ایلیا رام الله؛ بزرگترین معلم علوم باطنی و مفسر بزرگ الاهیسم در این عصر

ایلیا « میم» به وضوح به عنوان بزرگترین معلم علوم باطنی و مفسر بزرگ الاهیسم در این عصر محسوب می شود. عصاره تعلیمات او «تسلیم الهيست» و مراحل هفتگانه تعلیمی بر همین اساس پی ریزی شده است. برخورداری از روح خدا (مسح شدگی) و زنده پرستی و باطن گرایی، از شاخص ترین وجوه تعلیمی اوست. در یک مقایسه، او را می توان خلاق ترین، متفکرترین و هوشمندترین معلم باطنی در عصر حاضر محسوب کرد. او را معلمی هزار وجهی (هزار روح) دانسته اند. عصاره و معجونی از همه انديشه هاي باطني و افكار بزرگ. از نظر منتقدان، در عرصه ها و اندیشه های مختلف باطنی، او از جایی آغاز كرده است که دیگران تمام کرده اند. اکثر پیروانش او را روح خدا می خوانند و كارهاي او را بیش از هر کسی به مسیح شبیه می دانند. او 25[1] سال سن دارد و تاكنون درباره خود ادعايي را مطرح نكرده است و خود را بعنوان تسليم و خدمتگزار خداوند معرفي كرده است.

«هوالحی»

«والسماء والطارق»

ایلیا «میم» رام الله در میان پیروان خود، به نام‏های متعددی خوانده شده. برخی از پیروان استاد او را «آواتار» به معنی «تجسّم جریان حقیقت»، «روح مجسّم حق» و «تجسّم الهی» نامیده‏اند. «بنی سماء» لقبی است كه از جانب ایشان به او داده شده. سنش حدود بیست و پنج سال است[2]. تحصیلات او اندك و ناچیز است و بقول خودشان «یك روز همان اندك اندوخته را هم سوزاندم و به فراموشی سپردم». درباره‏ی تولدش حكایت شگفت‏انگیزی نقل می‏شود...

او در قالب‏های شخصیتی متعدد و گاه بظاهر متفاوتی در اجتماع ظاهر شده. شخصیتش بسیار اسرارآمیز و چند پهلوست، به گونه‏ای كه گاهی بیننده را میان ایمان و تردید حركت می‏دهد. او در پس حجاب‏های ارادی و در ناشناختگی زیسته، با آنكه بسادگی در میان اجتماع زندگی كرده. نقش‏های ظاهری گوناگونی را در میان دوستان و بستگان خود و حتّی گاهی در میان مریدان خود، ایفا كرده كه آنرا عامل پنهان ماندن از «نگاه غیر» و راهی اساسی برای تعلیم و القاء حضور خداوند می‏داند.

آواتار از حلقه‏های متّصل «ماها...»، معلّم اعظم حق و قطب الهی در زمین می‏باشد. از «ماها...» در نقاط مختلف جهان به نام‏های گوناگونی یاد می‏شود. او تنها معلّم جهانی است و در رأس نظام اساتید حق و معلّمین راستین الهی در زمین قرار دارد...

استاد رام اللّه یكی از اساتید پنجگانه‏ی حق در عصر كنونی است.

از شاگردان آواتار، درباره‏ی او حرف‏های بسیار عجیبی شنیده می‏شود. تجاربی شگفت‏انگیز از اعمال خارق‏العاده. مشاهدات و گزارشات متعددی درباره‏ی تجلّیات قدرت خدایی و شعور الهی او. این تجربه‏كنندگان هنوز زنده و حاضرند. و البته یكی دو نفر هم نیستند. آنان از قدرت خلاّقه و همچنین نیروی ویرانگر كلام آواتار حكایت‏ها دارند و با اعتقاد كامل، و بر اساس دلایل و علائم روشن بر این واقعیت معترفند كه «آنچه او بگوید، همان می‏شود» و اینكه «او خبر دارد». آنها به این موضوع ایمان دارند كه «او از اراده‏ی الهی برخوردار است». اینها نتیجه‏ی نظرات و مشاهدات حلقه‏های استاد و مریدان نزدیك اوست. این مریدان از پیشگویی‏ها و پیش‏بینی‏های بسیاری از وقایع كوچك و بزرگ توسط «بنی سماء» سخن می‏گویند.

امّا برای پیروان خارج از حلقه هم تجارب دیگری وجود داشته كه بسیار قابل توجه می‏باشد. من جمله اینكه، آواتار توانسته عشق الهی و ایمان به خدا و غیب را در افراد موردنظر خود احیاء كند و حضور الهی را در زندگی افراد غافل، و به دور از مذهب و معنویت انتشار دهد. قدرت و انرژی عجیبی در كلام و حضور او جریان دارد. چیزی مانند «مغناطیس الهی» و «امواج نیروبخش». او از اقتدار عظیمی برخوردار است...

استاد ایلیا میم مریدان خاصی دارد كه ایشان نیز دارای توانایی فوق‏العاده‏ی روحی می‏باشند... او یك استراتژیست و تئوریسین الهی تمام عیار است. نظرات و دیدگاه‏های او درباره‏ی مسائل و موضوعاتی كه انسان و جامعه با آن رو به روست، بدیع و خیره‏كننده است...

تسلط آواتار در علوم باطنی و موضوعات ماورایی، واقعاً حیرت‏انگیز بوده و شیوه‏های تفكر، و روش‏های مشاهده و اندیشیدن او به راستی استثنایی است.

با تمام این حرف‏ها و با اینكه او بسیار پیچیده و اسرارآمیز به نظر می‏رسد امّا در عین حال، به طرز عجیبی ساده و معمولی است.

در ارتباط با سایرین او ساده زندگی می‏كند، ساده می‏گوید، ساده رفتار می‏كند و به سادگی تعلیم می‏دهد.

او درباره‏ی خود ادعایی نداشته و خود را به عنوان خدمتگزار خداوند معرفی كرده. او به معمولی و طبیعی بودن خود بسیار اشاره می‏كند و همه‏ی علائم خارق‏العاده را به «روح خدا» نسبت می‏دهد.

او از «روح خدا» به عنوان حامی، پشتیبان و راهنمای خود یاد می‏كند. مریدان نزدیكتر می‏گویند كه «روح خدا در او حلول كرده و جاری است». هر چند استاد در این گونه موارد «سكوت»، اختیار می‏كند.

مطابق علائم و نشانه‏هایی كه در متون باطنی شرق وجود دارد او یك «آواتار» و در عین حال «سات‏گورو» می‏باشد.

درباره‏ی اینكه او كیست، نظرات مختلفی ابراز شده مثلاً اینكه او «فلان فرد است» ولی او همه‏ی این حرف‏ها را موهوم و موهوم‏پرستی، و زائد و بیهوده خوانده.

یكبار در پاسخ به این سؤال كه شما كه هستید، فرموده: «من كسی دیگر نیستم. من خودم هستم، همانم كه هستم.»

استاد در مناطق مختلف پیروانی دارد كه شمار آنان به هزاران تن می‏رسد. امّا او پیروان راستین خود را بسیار اندك می‏داند. آواتار به انسان‏های گمراه و در انحراف، به افرادی كه در ظلمت و تاریكی گرفتارند و كسانی كه در جهل و نادانی‏اند، توجه خاصی دارد. درواقع، اكثر مخاطبانش، از همین اقشارند كه البته اینان اكثریت مردم را تشكیل می‏دهند.

استاد اشاره دارد كه دنیای اینان را كاملاً مشاهده كرده و به خوبی می‏شناسد. همین باعث شده كه ارتباط او با چنین مردمانی بسیار عمیق و قدرتمند باشد.

همچنین او از افراد متكبّر، متعصّب، بدبین و مردد، و اشخاص عالم‏نما گریزان است.

تعلیمات آواتار، «هنر زندگی متعالی» و همچنین، «حركت الهی» نامیده می‏شود. جوهر تعالیم او، دریافت حضور الهی و آشكاری عشق به خداوند است كه به آن «عاشقانه زیستن در حضور الهی» گفته می‏شود. تعالیم آواتار، بر اصولی معین و پایه‏هایی معلوم قرار دارد.

هنر زندگی متعالی، نه شریعتی جدید است و نه طریقتی تازه، بلكه «تفسیر و مفهوم كلام خداوند زنده در زمان كنونی» است. اساس تعلیمات آواتار «حقیقت‏گرایی» (هستی‏گرایی، حضورگرایی، ...) به جای موهوم‏گرایی است. و این همان، خداگرایی (خداپرستی، خداخواهی، خدامحوری، خداتوجهی، خدابینی و خداشیفتگی ...) در برابر خودگرایی (خودپرستی، خودخواهی، خودبینی، خودشیفتگی و خودمحوری...) است. در هنر زندگی متعالی بر كیفیت و باطن‏گرایی در برابر ظاهرگرایی، و زنده‏پرستی در برابر مرده‏پرستی تأكید می‏شود.

تعالیم استاد «میم» رام اللّه در دو سطح جریان دارد. سطح اول، شامل آموزش‏های ساده و عمومی است كه مرحله‏ی «احیاء و تولد دوباره» نام دارد. این دوره‏ی بیداری از خواب، گشودن چشم‏ها و گوش‏ها، حركت اذهان و فعّال شدن قلب‏هاست. سطح دیگر آموزش‏های او كه تنها برای منتخبین و پذیرفته‏شدگان می‏باشد، هنرهای ماورایی نام دارد كه مرحله‏ی «تعلیم اسرار» محسوب می‏شود.

سال‏هاست كه روند تعلیم «هنرهای ماورایی» شروع، و آموزش‏های عمومی و آشكار او دو سال است كه آغاز شده.

آواتار چكیده‏ی كلام و آموزش‏های خود را در «وحده لا اله الاّ هو»[3] بیان می‏كند و وظیفه‏ی خود را تعلیم و تحقّق آن می‏داند. او بر پیوند و نزدیكی میان ادیان، ملت‏ها و جریانات گوناگون تأكید دارد.

او بكرّات و بصورتی بدیهی و بسیار جدی از ضرورت انقلابی جهانی و وقوع آن در زمین سخن گفته و به تأكید اشاره می‏كند كه ما باید جهان را برای «ظهوری الهی و تحولی بزرگ» آماده كنیم و خود مهیا شویم.

«بشر به انقلاب آگاهی و تحوّلی باطنی، به شدّت نیازمند است. تحوّلی بزرگ كه به آشكاری حقیقت و حضور الهی در جهان منجر خواهد شد. خداوند به این نیاز حیاتی بشر، پاسخگوست و او را از مرگ و رنج و بیماری، نجات می‏دهد. نجات و تعالی بشر، در بازگشت به حضور الهی و رهاییش در وصل به اوست.»

«جمعی از دوستداران استاد رام اللّه»



[1] برگرفته از متن والسماء و الطارق، سال 1377.

[2] برگرفته از متن والسماء و الطارق، سال 1377.

[3]در ذهنیت بسیاری از فرهنگ‏ها و ملل نسبت به عبارت «لا اله الاّ اللّه» حالتی متعصّبانه و نسبتاً منفی وجود دارد. شاید تأكید بر “وحده لا اله الاّ هو” به همین دلیل باشد.